روایتی از اعتکاف رمضانیه در تبریز
مسجد جامع، قرارگاه دلهایی که هنوز میتپند برای خدا

پایگاه خبری به وقت مطالبه| امین راحمی/ رمضان در تبریز همیشه حالوهوایی متفاوت دارد. اما وقتی این شهر در شبهای پایانی ماه مبارک میزبان مراسم اعتکاف میشود، معنویت رمضانی شکل عمیقتری مییابد. از بیستوچهارم تا بیستوششم رمضان، مسجد جامع تبریز با فرشی از سجادهها و نوری از نگاههای خالصانه، میزبان معتکفانی بود که آمده بودند تا سه شبانهروز را با دعا، توبه، مناجات، خلوت، صبر و اشک سپری کنند.
این آیین دیرینه، از سنتهای عمیق اسلامی است که پیشینهای به قدمت رسالت انبیا دارد؛ سنتی که پیامبر اسلام (ص) در دهه پایانی رمضان آن را به شکلی ویژه به جای میآوردند. پس از انقلاب اسلامی، این سنت حسنه در ایران جانی دوباره گرفت و تبریز نیز در زمره نخستین شهرهایی بود که با شور و دلبستگی مردمش، این رسم را به گرامیداشت نشاند.
بیشتر از یک مراسم عبادی
فضای مسجد جامع، نه فقط یک مکان فیزیکی، بلکه یک زیستبوم معنوی شده بود. معتکفان پس از نیت و اقامت در مسجد، سه روز را در محاصره لحظاتی سپری کردند که در آن زمان متوقف مینمود. نمازهای جماعت، حلقههای معرفت و جلسات اخلاقی، تفسیر قرآن، شبزندهداریها و دعاهای دستهجمعی، بخشی از برنامههایی بودند که روح حاضران را به پرواز درمیآورد.
در میان شرکتکنندگان، اکثریت قابل توجهی از جوانان و نوجوانان حضور داشتند؛ چهرههایی که برخیشان برای نخستین بار طعم اعتکاف را میچشیدند و برخی دیگر سالها بود که این وعده روحانی را با خود تکرار میکردند. در کنار آنها، جمعی از زنان و مردان سالخورده نیز دیده میشدند که با دلی از تجربه، ولی قلبی همچنان مشتاق، در صفوف دعا و مناجات حضور داشتند.
خلوتی برای بازگشت به خویشتن
اعتکاف رمضانیه نه فقط عبادتی جمعی، که سفری شخصی است؛ سفری از «من» روزمره به سوی «منِ» اصیل. لحظههایی در این سه روز پدید میآمد که اشک، حرف آخر را میزد؛ اشکهایی بیکلام، بیخجالت، آمیخته با ندامت، امید و عهدی دوباره برای بهتر بودن. خلوتهایی که گاه در گوشهای از مسجد شکل میگرفت و گاه در جمعی صمیمی در حلقه ذکر.
با آنکه زمان، از سحر تا افطار، به سختی میگذشت، اما دلهای مشتاق گویی هر لحظه بیشتر از پیش به این توقف عارفانه دلبسته میشدند. همهچیز رنگی از نور و طهارت گرفته بود؛ حتی سکوتها، صدای خاصی داشتند؛ صدای گفتگو با خدا.
حضور نسل نو؛ امیدی برای آینده
یکی از وجوه برجسته اعتکاف رمضانیه امسال، حضور چشمگیر نسل دهه هشتاد و نودیها بود. نوجوانانی که گاه در حین قرائت قرآن چهرهشان از اشک پر شده بود و گاه در جلسات تربیتی با دقت یادداشت برمیداشتند. اگر کسی با نگرانی به آینده دینداری نسل نو مینگریست، کافی بود دقایقی در این مراسم حضور مییافت تا امید در دلش جوانه بزند.
برنامههایی متناسب با ذائقه نسل جدید، با بیانی نرم و همراه با مشارکت، باعث شده بود تا جوانترها نهتنها خسته نشوند، بلکه مشتاقانه در برنامههای مختلف شرکت کنند. حالا این مراسم فقط عبادت نبود، بلکه مدرسهای بود برای اندیشیدن، گفتگو کردن و شناختن.
پایان یک آغاز
در غروب روز سوم، هنگامی که دعای وداع با اعتکاف در میان اشکها خوانده شد، معتکفان با دلی سبکتر از سه روز قبل مسجد را ترک کردند. اما آنچه باقی ماند، فقط خاطره سه روز نبود، بلکه نوری بود که در دلها افروخته شد؛ نوری برای ادامه راه.
در زمانهای که گسست از معنویت، در همهجا احساس میشود، اعتکاف در مسجد جامع تبریز، یک سند بود؛ سندی از اینکه هنوز دلهایی برای خدا میتپد، هنوز نسلی هست که میخواهد پاک بماند، و هنوز مکانهایی هستند که آدمها در آنها، خود را دوباره پیدا میکنند.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0