امین راحمی
زبانِ بیپناه فارسی در حصار امپریالیسم واژگانی

پایگاه خبری به وقت مطالبه| امین راحمی/ در روزگار معاصر، فاصلهی کیفی میان زبان فارسیِ محاورهای و ادبیات فاخر پارسی، روزبهروز بیشتر میشود. اگرچه تا چند دهه پیش، زبان روزمره مردم هنوز حامل واژگان اصیل و نشانههایی از فرهنگ دیرینهی زبان فارسی بود، اما اکنون این پیوند تا حد نگرانکنندهای سست شده است. استفاده از مثلها و کنایات که پیشتر بخشی جداییناپذیر از گفتوگوی روزانه بود، به حاشیه رفته و متون فاخر و کلاسیک زبان فارسی که زمانی زینتبخش محافل و مجالس بودند، امروز جای خود را به فراموشی دادهاند.
این دگرگونی تنها یک پدیده زبانی نیست، بلکه نشان از تأثیر ژرف و نگرانکنندهی فرهنگها و زبانهای بیگانه، بهویژه زبان انگلیسی، بر پیکرهی زبان فارسی دارد. کشوری چون ایران، که از دیرباز در معرض نفوذ فرهنگها و اقوام گوناگون بوده، همواره بهواسطهی غنای فرهنگی و گسترهی بینظیر واژگان خود، واکنشپذیری محدودی نسبت به نفوذ بیگانگان از خود نشان داده است. نفوذ زبان عربی، هرچند گسترده بود، در طول زمان به نحوی در زبان فارسی هضم شد و حتی بسیاری از واژگان عربی با ساختارهای نحوی و صرفی فارسی درآمیختند یا در قالبهای جدیدی بازآفرینی شدند. افزون بر این، برخی واژگانی که بهظاهر عربیاند، در واقع ریشهای ایرانی دارند.
اما اکنون باید پرسید که چه شد که زبان فارسی، خاصه در ایران و افغانستان، بیهیچ مقاومت قابلتوجهی، پذیرای سیل واژگان انگلیسی شد؟ پاسخ این پرسش، در پیوند میان زبان و ساختارهای قدرت، رسانه، سیاست، اقتصاد و سبک زندگی نهفته است. در دنیای امروز، زبان به ابزار سلطه فرهنگی بدل شده و امواج رسانهای و شبکههای اجتماعی، که اغلب در کنترل قدرتهای انگلیسیزبان هستند، حامل ارزشها، مفاهیم و واژگانیاند که فرهنگها و زبانهای بومی را به حاشیه میرانند.
این سلطه فرهنگی که میتوان آن را امپریالیسم نوین نامید، در پسِ چهرهی بزکشدهی مدرنیته پنهان شده است. جهانیسازی فرهنگی، نه با شمشیر، که با واژه، تصویر، ترند و الگوریتمهای پنهانشده در پلتفرمهای ارتباطی عمل میکند. واژگان انگلیسی، نهتنها در فضای علمی، بلکه در گفتوگوی روزمره نسل جوان، فرهنگ عامه، نامگذاریها، مد، تبلیغات و حتی آموزش رسمی بهسرعت جای خود را باز کردهاند.
افسوس که برخی از فرزندان این زبان، دانسته یا نادانسته، به جای تقویت زبان مادری، آن را تحقیر کرده و فرهنگ خود را با نگاه مصرفگرایانه و تقلیدی به فرهنگ مسلط جهانی واگذار کردهاند. آنان که تصور میکنند زبان و فرهنگ خودی مانعی بر سر راه پیشرفت است، در واقع نخستین قربانیان پروژهای هستند که به نام توسعه، اما با هدف استحاله فرهنگی طراحی شده است.
نگرانیها زمانی بیشتر میشود که بدانیم در طول تاریخ، حدود هفت هزار زبان از میان رفته و پیشبینی میشود نیمی از زبانهای جهان در قرن آینده منقرض شوند. و این زوال، از آنجا آغاز میشود که زبان، پیش از کاهش گویشوران، دچار تضعیف ساختاری، محتوایی و فرهنگی میگردد. با فروپاشی زبان، فرهنگ و تمدن نیز راهی جز محو شدن نخواهد داشت.
از همین رو، مسئولیت پاسداشت زبان فارسی تنها بر دوش نویسندگان، شاعران یا زبانشناسان نیست، بلکه بر عهدهی همهی گویشوران آن، خاصه در ایران، افغانستان و تاجیکستان است. هر واژهی اصیل، هر جملهی ریشهدار، و هر ارجاع به متون کهن، سنگری در برابر هجوم فرهنگی است که اگر از آن غفلت شود، دیری نخواهد پایید که این میراث هزارساله در گردباد خاموشی فراموش خواهد شد
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0