تحلیلی بر زمینهها و پیامدهای قیام خونین ۱۳۴۲
معصومه جبارزاده
۱۵ خرداد؛ آغاز شکاف ملت و سلطنت

پایگاه خبری به وقت مطالبه| معصومه جبارزاده/ قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ را میتوان نقطه عطفی در روند تقابل مردم و مرجعیت با سلطنت پهلوی دانست؛ رویدادی که نهتنها ماهیت رژیم را برای بسیاری از اقشار جامعه عیان کرد، بلکه اولین جرقههای یک انقلاب فراگیر را در ذهن جامعه روشن ساخت.
ریشههای این قیام، مستقیماً به زمستان ۱۳۴۱ بازمیگردد؛ زمانی که محمدرضا پهلوی اصول موسوم به «انقلاب سفید» را مطرح کرد. این طرح با واکنش قاطع مراجع بزرگ شیعه مواجه شد. امام خمینی(ره)، همراه با مراجع قم، نجف و مشهد، این اصول را مغایر با شرع و قانون اساسی دانسته و به صراحت خواستار توقف آن شدند. شاه نیز در پاسخ، با ارسال پیامی غیررسمی برای علما مدعی شد که اجرای این اصول به خواست آمریکا و دیگر قدرتهاست و حتی خود او نیز توان جلوگیری از آن را ندارد.
با وجود مخالفت صریح مراجع، رژیم پهلوی رفراندومی سراسری برگزار کرد. این اقدام نهتنها باعث تعمیق شکاف میان حکومت و روحانیت شد، بلکه واکنش تندی از سوی حوزههای علمیه در پی داشت. شاه در سفر به قم، از سوی علما نادیده گرفته شد و در پاسخ، طی سخنرانیای آنان را “مرتجع” خواند. در واکنش، حضرت امام(ره) و دیگر علما، نوروز سال ۱۳۴۲ را عزای عمومی اعلام کردند؛ اقدامی بیسابقه در فضای سیاسی آن زمان.
در ادامه، با حمله نیروهای رژیم به مدارس دینی مانند مدرسه فیضیه قم و مدرسه طالبیه تبریز و ضربوشتم طلاب، زمینه برای اوجگیری تنشها فراهم شد. طلاب از پشتبامها به پایین پرت میشدند و مدارس بهطور کامل به محاصره نیروهای امنیتی درمیآمدند. این سرکوب وحشیانه، زمینهساز سخنرانی پرطنین امام خمینی(ره) در روز عاشورا شد؛ سخنرانیای که به دستگیری ایشان منجر گردید.
بازداشت امام، نقطه انفجار بود. در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، شهرهای مختلف ایران صحنه تعطیلی بازارها و راهپیماییهای مردمی شد. در پیشوا و ورامین، مردم کفنپوش به خیابانها آمدند و نیروهای شاه به گلوله متوسل شدند. تعداد قابل توجهی از معترضان شهید شدند. این رخداد برای نخستین بار چهره واقعی رژیم را در قالب خشونت عریان در برابر چشم مردم به نمایش گذاشت و ملت را نسبت به سازوکار سرکوب پهلوی آگاه کرد.
در واکنش به این سرکوب، موجی از اعتراضات در حوزههای علمیه به راه افتاد. بیش از ۴۰۰ تن از علما و اساتید برجسته در تهران دست به تحصن زدند. این گردهمایی نشانگر یک اجماع کمنظیر در حمایت از امام خمینی(ره) و اعتراض به حکومت بود. در مقایسه با دورههای پیشین، که مراجع تنها به واکنشهای موردی و محدود بسنده میکردند، اینبار صفوف مرجعیت یکپارچه و منسجم به میدان آمدند.
رابطه مستحکم میان مرجعیت و مردم، عاملی مهم در تبدیل یک واکنش صنفی به جنبشی فراگیر بود. برخلاف دورههای پیشین که حوزههای علمیه تلاش میکردند ساختار خود را از درگیریهای سیاسی حفظ کنند، اینبار خود مراجع، حرکت را آغاز کردند و مردم نیز براساس باورهای دینیشان از آنان تبعیت نمودند.
نمونههایی از ایثار مردم در این مسیر کم نیست. شماری از بازاریان و طلابی که بازداشت شدند، حاضر نشدند حتی تحت فشار، اتهام دریافت پول از مراجع برای اعتراض را بپذیرند و بعضی از آنها با شهادت، مهر وفاداری خود به نهضت را زدند. از سوی دیگر، مراجع بزرگی چون آیتالله گلپایگانی نیز در اعتراض به این وضعیت، درسهای خود را تعطیل کردند.
قیام ۱۵ خرداد، گرچه در ظاهر با خشونت خاموش شد، اما عملاً به یک بیداری عمومی و شکاف عمیق میان ملت و سلطنت منجر شد؛ شکافی که تا پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، روزبهروز عمیقتر شد. این قیام، گواهی تاریخی است بر این حقیقت که وقتی مرجعیت و ملت به هم بپیوندند، هیچ قدرتی توان ایستادگی در برابر آنها را ندارد.











برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0